اشتباهات رایج در کسب و کار(۲)

۶- اعتماد به قوانین ارزیابی شغل 

یک سناریوی فرضی را بین دو صاحب مشاغل ۲ فروشگاه مختلف خرده فروشی غذای حیوانات

خانگی در نظر بگیرید : کسب و کار A تقریباً ۵۰۰۰۰۰ دلار در سال درآمد و کسب و کار B تقریباً

۶۰۰،۰۰۰ دلار درآمد کسب می کند.مالک A پیشنهادی به مبلغ ۲۵۰،۰۰۰ دلار برای تجارت خود

دارد و این را به مالک Bمی گوید. مالک B تصور می کند که ارزش تجارت وی نیز باید ۵۰٪ از درآمد

شرکت وی ، ۳۰۰،۰۰۰ $ باشد. از این گذشته ، مالک B “جایی” شنیده است که مشاغلی مانند

او معمولاً با حدود ۵۰٪ درآمد فروخته می شوند،بنابراین مالک A به سادگی آنچه را که از قبل می

دانسته درست است تأیید می کند.

با این حال ، پس از بررسی دقیق تر:

تجارت A فضای خرده فروشی به مراتب بیش از نیاز خود را اجاره می کند بنابراین هزینه اجاره آن

بسیار بیشتر از B است Business A در غذای حیوانات خانگی پزشکی مخصوص گربه ها تخصص

دارد،یک بازار بسیار کوچک با حاشیه بالاتر تجارت A در سودبری و تجارت B در تورنتو است دو بازار

بسیار متفاوت Business A خدمات نظافت و حمام حیوانات خانگی را ارائه می دهد ، Business B

این کار را نمی کند همانطور که می بینید این ۲ کسب و کار دقیقاً سیب مقایسه سیب نیستند .

نکته این است که استفاده از یک قانون کلی ارزیابی در اینجا خطرناک است . قاعده کلی  در آمد

همچنین تفاوت در ساختار هزینه ها ، رشد ، بازار ، چشم انداز و غیره را حساب نمی کند.ضرب و

شتم ضریب EBITDA (چندین برابر سود قبل از بهره و مالیات) نیز اغلب در بازار برای مقایسه “ارزش”

مشاغل مورد استفاده قرار می گیرد اما اینها چالش هایی نیز دارند. مشاغل می توانند نرخ مالیات ،

نیازهای کلاهبرداری و سرمایه در گردش بسیار متفاوت داشته باشند اما این متغیرها در مقادیر EBI

TDA ثبت نمی شوند. از لحاظ تئوریک این اختلافات باید در مضرب EBITDA مشخص شود اما انجام

این کار آسان نیست. مضرب های EBITDA یک روش عالی برای بررسی ثانویه مقدار است اما نباید

به عنوان روش ارزیابی اولیه استفاده شود.

 

۷- استفاده از معاملات قابل مقایسه شرکت به عنوان یک روش ارزیابی اولیه

این مستلزم جستجوی داده های معاملات اخیر مشاغل فروخته شده و اعمال نسبت (مانند ارزش

Enterprise برای EBITDA) برای شرکت موضوع است. این یک آزمون ثانویه خوب از نظر ارزش برای

معقول بودن است اما نباید از آن به عنوان یک روش ارزیابی اولیه تجارت استفاده شود.اولین مسئله

این روش این است که بدست آوردن داده های خوب در مورد مشاغل تحت مالکیت خصوصی بسیار

دشوار است.

دلایل دیگر عبارتند از:

قیمت تجارت ممکن است تماماً نقدی نباشد . این قیمت ممکن است شامل درآمد کسب شده  یا

فروشنده باشد  . ارزش منصفانه بازار در نظر گرفتن کل پول نقد است بنابراین ممکن است مقایسه

سیب سیب نباشد.انگیزه طرفین مشخص نیست. اگر خریدار نسبت به خرید ولرم باشد و فروشنده

انگیزه بالایی داشته باشدفممکن است معامله در ارزش بازار منصفانه نباشد.سود گزارش شده (درآمد

خالص ، EBIT ، EBITDA و غیره) در معامله ممکن است عادی نباشد و بنابراین نسبت ضمنی معامله

خاموش است.به عنوان مثال ، EBITDA گزارش شده در این معامله ۵۰۰۰۰۰ دلار است اما مالک ۲۰۰،

۰۰۰ دلار حقوق به خود پرداخت که بسیار بالاتر از نرخ بازار است . خریدار ممکن است یک گروه سهام

خصوصی باشد و فروشنده ممکن است صاحب مشاغلی باشد که هرگز شغلی را خریداری یا فروخته

نباشد . توانایی مذاکره طرفین باطل است و شاید خریدار معامله ای بهتر از آنچه در غیر این صورت داش

تند را به دست آورد . شاید مالک اولین معامله ای را انجام داد که انجام شد و این تجارت را در بازار آزاد

خریداری نکرد.نکته ای که در بالا ذکر شد این است که جستجوی فروش شرکت های قابل مقایسه باید

با دقت انجام شود و ارزش گذار کسب و کار باید تفاوت در مورد شرکت هایی را که به آنها نگاه می کند

درک کند.

اشتباهات رایج در کسب و کار

۸-استفاده از داده های شرکت عمومی به عنوان یک روش ارزیابی اولیه

این وسوسه وجود دارد که به داده های شرکت های عمومی مراجعه کنیم تا معیارهای سنجش برای

ارزش گذاری یک تجارت خصوصی مشابه اعمال شود. از این گذشته،یک شرکت دولتی صورتهای مالی

خود را به طور منظم منتشر می کند و قیمت سهام مشخص است. بررسی داده های شرکت با معامله

عمومی می تواند یک آزمون ثانویه ارزش باشد اما باید تفاوت هایی را در نظر گرفت که شامل موارد زیر :

شرکت های دولتی با موقعیت های اقلیت قیمت گذاری می شوند (یک سهم واحد) در حالی که یک

شرکت خصوصی معمولاً در بلوک (کل تجارت) یا مقداری بالاتر از یک سهم واحد ارزش گذاری می شود.

بنابراین این مقایسه سیب سیب نیست. موقعیت اقلیت در یک تجارت معمولاً به نسبت نسبی کمتر از

ارزش بلوکی شرکت است.سهام یک شرکت دولتی بسیار نقدتر از سهام یک شرکت خصوصی است که

ارزش آن را تحت تأثیر قرار می دهد. بازاری برای خرید یا فروش آنها وجود دارد (بازار سهام) اما فروش یک

شرکت خصوصی بسیار دشوارتر است.شرکتهای دولتی معمولاً دسترسی بیشتری به سرمایه نسبت به

مشاغل خصوصی دارندشرکتهای دولتی معمولاً مدیریت حرفه ای دارند و بسیار بزرگتر از شرکتهایخصوصی

هستند هنگام استفاده از داده های شرکت های دولتی برای یک شرکت خصوصی،انجام تنظیمات به منظور

مقایسه آنها مهم است.

 

۹- خطاهای داده

این یک دسته جذاب است که شامل مواردی از جمله:

از جمله نرخ رشد در پیش بینی گردش وجوه و در نرخ تخفیف (رشد را دو برابر می کند)

عادی سازی نکردن درست درآمد (اضافه کردن هزینه های خاص به سود حتی اگر به وضوح تجارت باشد.

به عنوان مثال ، هزینه های تلفن همراه که به عنوان “اختیاری” به سود اضافه می شوند … در این عصر

و زمان … واقعا ؟؟؟)اعمال هزینه حقوق صاحبان سهام برای جریان های نقدی بدون عوارض(هزینه سهام

باید برای جریان های نقدی سهام عدالت اعمال شود ، میانگین وزنی هزینه سرمایه اعمال شده برای

جریان های نقدی بدون عوارض)

با استفاده از نرخ مالیات اشتباه

اعمال ضربات EBITDA در EBIT

اعمال نرخ تخفیف واقعی در جریان های نقدی اسمی و موارد دیگر …

 

۱۰- نتوانیم به آینده ای که برای تجارت پیش می آید نگاه کنیم

ارزیابی های شغلی که چشم انداز تجارت را در نظر نگیرند و صرفاً به سرمایه گذاری متوسط ۳ سال گذشته

جریان نقدی بپردازند ، می تواند فرصت های فعلی برای کسب و کار و سایر عناصر مهم آنچه برای کسب و

کار ارزش ایجاد می کند را از دست بدهد. ارزیابی تجاری واقعاً مربوط به آینده کسب و کار است ، نه گذشته

آن. در تعیین تکلیف ارزیابی کسب و کار ، ما مطمئناً برای برخی از چشم اندازها به نتایج گذشته نگاه می

کنیم ، اما این کار را انجام می دهیم تا بفهمیم آنها ممکن است در مورد آینده به ما بگویند.

 

 

#دکتر_محسن_برزگر_خلیلی

#کارگاه_خلاقیت

#کارگاه_تیمی

#کسب_و_کار